پژوهش صرفی 3: اصطلاحات مفرد
مفرد در لغت، اسم مفعول از باب افعال است:
«هو فی اللغة اسم مفعول من أفرد الشیء: جعله فرداً أو عزله.»[1]
عنوان مفرد در ادبیات عرب (اعمّ از صرف و نحو) دارای شش اصطلاح به شرح ذیل است:
1) مفرد در باب تعریف کلمه، در بحث تعریف کلمه مرکّب کلمهای است که جزء لفظ آن بر جزء معنایش دلالت کند، مانند «عبد الله» به معنای «بنده خدا» ولی مفرد آن است که جزء لفظ بر جزء معنی دلالت نکند، مانند: «زید»
2) مفرد در باب اعلام؛ علم شخص به دو قسم مفرد و مرکّب تقسیم میشود: علم مفرد آن است که از یک کلمه تشکیل شده باشد، مانند علی و حسن و علم مرکّب آن است که بیش از یک کلمه علم شده باشد، مانند أبو جعفر.[2]
3) مفرد در باب تثنیه و جمع، در این اصطلاح، مفرد کلمهای است که دلالت بر یک فرد از جنس خود بنماید.
4) مفرد در باب ندا و اسم لای نفی جنس؛ مفرد در این اصطلاح در مقابل مضاف و شبه مضاف قرار دارد، مانند : «یا ولد» و «لا أحد فی الدار».
5) مفرد در باب اعداد؛ مفرد (1تا10 و 100 و هزار) در این اصطلاح در مقابل مرکّب (11تا19)، معطوف (21-99) و عقد (20 و 30 و ...) قرار دارد.
6) مفرد در باب خبر و حال؛ مفرد در این باب در مقابل جمله و شبه جمله قرار دارد، مانند: «زید عالم». [3]
[1]. الاستاذ راجی الأسمر، المعجم المفصّل فی علم الصرف، مراجعه: إمیل بدیع یعقوب، ص 392.
[2]. إمیل بدیع یعقوب، موسوعة الصرف و النحو و الإعراب، ص 462.
[3]. رک: إمیل بدیع یعقوب، موسوعة الصرف و النحو و الإعراب، ص 638 و الاستاذ راجی الأسمر، المعجم المفصّل فی علم الصرف، مراجعه: إمیل بدیع یعقوب، ص 392 لازم به ذکر است که هر دو منبع، اصطلاح مفرد در باب تعریف کلمه، یعنی «ما لا یدلّ جزء اللفظ علی جزء المعنی»، را متعرّض نشدهاند.
لطفاً در قسمت نظرات خرابی لینک را گزارش دهید!
أخبرنا عن رابط لا یعمل رجاءً!